پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

پرهام هستی ما دوتا

روزهای پاییزی پرهام

1392/8/27 19:28
نویسنده : مامان مینا
662 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قندعسل مامان

شیطون بلای خونمون مامان از دست شما وروجک وقت کم میاره کمتر میتونم بیام

به وبلاگت سر بزنم و مطلب بزارم خوب تو این مدت سرما هم خورده بودی

بعداز اونم ماه محرم و عاشورا بود

خوب عزیزم از کارات بگم که دیگه تقریبا میتونی کلمه هارو

خیلی با مزه بگی یه موقع هایی به زبون خودت یه چیزایی هم میگی متوجه نمیشم متفکر

شیر که میخوری تموم که میشه میگی مامایی اموم شد شیشه شیرتو میدی دستم

 میگی ارسی یعنی مرسی قربونت بشم عاشق این طرز حرف زدنت هستم قلب

عزیزم زمانی که میگم بشین مامانی بره برات شیر بیاره بخوری زودی میشینی

بعد تکرار میکنی اشین اشین میگم برهام بخواب شیرتو بخور سرتو محکم میزنی زمین

زودی میگی اخ اخ بعد از ته دل میخندی خندهفدای بسر بامزه ام برم آخ

 

به حموم رفتنم میگی حمو اب بازی عاشق اب تنی هستی میگم بریم حموم زودی میگی

چشم خیلی بامزه تلفظ میکنی ادم دلش میخواد بخورتت از چیزی هم بترسی

زودی میگی ترسید بعد با تعجب من نگاه میکنی تعجب

وای از زمانی که چیزی رو به اجبار بخوای از بس دادو فریاد میکنی سر درد میگیرم

اما چیزی روبهت نمیدم جیغ میکشی و عصبانی میشی عصبانی

وگریه میکنی گریهدوباره ساکت میشی

 منتظر میمونی منتظرنگام میکنی چشمتا اون چیزی رو که میخوای به دست بیاری این

عادتت هر روز چند بار تکرار میشه

بازم اشکالی نداره عزیزم اینم مثل عادت های بد از یادت میره مامان صبوره عزیزم منتظر

 

خوب نازنینم از خراب کاریات بگم که دیگه چیزی تو خون نیست که نشکسته باشی

یه سری لیوان و ظرف و بقیه چیزا مثل کنترل و مجسمه و وسایل دکوری از نمونه کارات

نتونستم عکس بندازم بزرگ شدی ببینی چه شیطونی بودی شیطان

 

البته عزیزم همش خراب کار یا زور گو که نیستی فقط یه کمی شیطونی بازم مامان خیلی

دوست داره و خدا رو شکر میکنه که بچه ای مثل شما رو به من داده عاشقتممممم ماچ

اینجا خونه دختر عمه مامان بودیم اینم ارتین جونه

موتور ارتین سوار شدی بی خیالم نمیشی

اینجا از رو میز غذا خوری رفتی رو اوبن ای شیطون

عاشق ارتینی همش تو صورتش بودی

خونه عزیز جون روز عاشورا منتظر ی بری بیرون

با عروسکات نشستی داری اب نبات میخوری چشماتو بستی

دلت نیومد به عروسکات اب نبات ندی قربونت مهربونم

عزیزم نوبتی به هر کدوم اب نبات میدی

حالا نوبت خودتت با انصافی عزیزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

سمیرا مامان پرنیان
28 آبان 92 12:28
امام حسین نگهدارت نانازی خالهآفرین پسر مهربو که به عروسکات آبنبات میدی
مامان مینا
پاسخ
مرسی گلم
الهام مامان یسنا
28 آبان 92 16:52
ماشالله قند عسل شیرین زبون. گل پسری موتورسوار خیلی عکسات قشنگ شده. قربون تیپ عاشورایی ات برم من عزیزدلم.
مامان مینا
پاسخ
ممنون خاله مهربون
مامان ستیانفس
29 آبان 92 9:59
ای جوووون عسلم حسابی شیطون شدی هااااا به به تیپ روز عاشورا چقدر بهت میاد پرهام جووووووووونم
مامان مینا
پاسخ
مرسی خاله مهربون
سحر
30 آبان 92 14:32
وااای عزیزکم .. دلمون واست تنگ شده بوووود دیگه چقدر من این قیافه ی خوشمزتو دوست دارم آخه ایشالله که امام حسین خودش نگهدارت باشه جیگر این نشستنتو عزیززززززززم
مامان مینا
پاسخ
عزیزم ما هم دلمون زود به زود تنگ میشه براتون ممنونم گلم
مامان محمدرضا
30 آبان 92 16:49
واااااااااااااااای تو چقده نانازی پسری همیشه مامانی با این عکسای خوشکل دل مارو میبره
مامان مینا
پاسخ
لطف دارید شما گلم
مامان امين
1 آذر 92 18:42
پرهام جونم قربون شيرين زبونيت برم خاله. خيلي بامزه حرف ميزني.با لباسهاي محرمت هم خيلي معصوم شدي انگار نه انگار كه همون شيطون بلاي خونه اي.
مامان مینا
پاسخ
خدا نکنه گلم ممنون خاله مهربون
مینا ( دلنوشته هایی برای دلبندم )
2 آذر 92 9:16
ای جووووووووووووووووووووووووووونم چقدر ناززززززززززززززززی تو
مامان بهاره مامان امیرمحمد
2 آذر 92 15:21
وای عزیز خاله بهاره چقدر با اون چفیه با نمک و خوردنی شدی الهی دورت بگردم بانمک خاله - خاله جون هرچقدر دوست داری شیطونی کن امیدوارم همیشه همه نی نی ها اینقدر سالم باشن که دایم درحال شیطنت باشن ما خیالمون راحت باشه که سالم هستن الهی آمین
مامان مینا
پاسخ
مرسی خاله مهربون