پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

پرهام هستی ما دوتا

حمام كردن عسلم

عزيز مامان امروز بردمت حمام خيلى شيطون شدى اصلا به مامان اجازه نميدى بشورتت وقتى هم ميخوام سرتو بشورم دستمو ميكيرى نميزارى حمام كه تموم ميشه ميخوام كه لباس تنت كنم كلاه سرت بزارم عصبانى ميشى كلاه از سرت بيرون ميارى بعدش ميخندى                               همش براى مامان دلبرى ميكنى ميدونى مامان عاشقته            ...
12 دی 1391

فرشته مامان

اين فرشته نازنين را خدا براى ما فرستاده تا زندكى ما را روشن كند   ما را به دنياى خودش مهمان كند خدا اين فرشته را از كنار خودش براى ما فرستاده است     از ته ته بهشت تا ما حس در اغوش كشيدن فرشته كوجكمان را تجربه كنيم   دنياى ما بدونه او تلخ است ما كمكش ميكنيم تا فرشته مان در دنياى ما بماند     ...
12 دی 1391

سوار شدن روروک

گل مامان چندوقتی از روروک میترسیدی دیشب مامان بزرگت گفت روروک بیارم سوارت کنیم اولش خیلی میترسیدی گریه هم کردی یه کم که گذشت بهش عادت کردی یه قدم یه قدم همه سمت میرفتی اما زودی خسته شدی امروز صبح دوباره گذاشتمت تو روروک خیلی دوستش داشتی تا یک ساعت بازی کردی مامان جون منم خیلی خوشحال شدم ...
6 دی 1391