جمعه پرهام پسرم
عروسک مظلوم مامان
عزیزم از ته دلت همیشه بخند
عزیزم اینجا تازه از ارایشگاه اومدیم موهای فرفریتو زدیم
نمونه عکسای ساکت نشستنت برای چند دقیقه
به چی فکر میکنی عسلی مامان
عزیز دلم دیروز با بابایی بردیمت سلمونی تا موهای قشنگت مرتب بشه
اولش ساکت تو این ماشینای بزرگ نشستی همین که قیچی رو تو دستای
اقای سلمونی دیدی ترسیدی و شروع به گریه کردی تا این که بغل بابایی
رفتی تا موهات کوتاه بشه بلاخره با کلی نق زدن و اذیت کردن موهات
کوتاه شد خیلی ناز شدی قربونت بشم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی