ازدست تو فسقلى
از دست تو فسقلى امروز مامانو ترسوندى رفته بودى كنار مبل و بخارى ديده هم
نميشدى صدات هم ميزدم جواب نميدادى همين جورى 5 دقيقه دنبالت بودم تا
ديدمت همين جورى داشتى ميخنديدى قربونت بشم عسلى مامان بزرك شدى
هر روز يه كار جديد ميكنى مامانو خوشحال ميكنى
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی