دندون در اوردن
فسقل مامان عزیز دلم
مامان و بابا تازه فهمیدن دندون در اوردی
داشتم سیب میدادم یه تیکه بزرگ تو دهنت بود خواستم درش بیارم انگشتم به دندونت خورد
خیلی خوشحال شدم زمانیکه به بابات گفتم خیلی تعجب کرد
میگفت چرا تب نکردی اخه بابات همیشه نگرانته بلاخره خیلی خوشحال شد
از این که بی سر و صدا دندونت در اومد .
مبارررررررک مروارید خوشملت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی